به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، شهید مدافع حرم "علی شاه سنایی"از نیروهای لشکر ۱۴ امام حسین (علیه السلام) بود که به صورت داوطلبانه برای دفاع از حرم عقیله بنی هاشم عازم سوریه شد و به شهادت رسید. وی نهمین شهید مدافع حرم از خطه شهید پرور اصفهان است که در دفاع از حرم حضرت زینب (س) آسمانی شد.
شهید علی شاه سنایی در اصفهان تشییع و در گلستان شهدای این شهر خاکسپاری شد.
در ادامه فرازی از وصیتنامه این شهید بزرگوار را میخوانید:
شهادت لباس تک سایزی است که ما باید با اعمال و رفتار و اخلاص، خود را اندازه آن کنیم…..انشاالله
پروردگارا من با تو عهد بستم که در دنیا به فرمان تو باشم. شهادت بر یگانگی و توحید تو میدهم که جز تو خدایی نیست. تو یگانه و بی همتایی، تو یکتا و شریکی نداری، گواهی میدهم که بهشت و جهنم حق است و موجود؛ و اقرار می کنم که حساب و کتاب و میزان و صراط حق است.
خدایا تو را سپاس می گویم این لیاقت را به من عطا نمودی که پی به عظمت تو ببرم و حق را از باطل تشخیص دهم، آن گاه خانه و زندگی را رها کنم و به سوی تو هجرت نمایم و در صف رزمندگان و جهادگران راه تو حضور یابم و از مظلومان عالم دفاع کنم.
خدایا امید آن دارم که سرخی خونم، سیاهی گناهانم را غسل دهد و پاک شدن از گناه موجب آن شود که در جمع شهدای اسلام سر افکنده نباشم.
در این راه کسی را مجبور نکرد که از پدر و مادر عزیزتر از جانم و از همسر مهربان و یار و یاور و در سختی ها و اقوامم چشم بپوشم، بلکه تنها برای رضای خدا و پیروی از ولایت فقیه و دفاع از مظلوم و نابود کردن دشمنان اسلام.
ای مردم این جانها از خودمان نیست، آن را خداوند تبارک و تعالی به ما داده و روزی هم از همه می گیرد. پس اگر این بدنها برای مرگ آفریده شده است که چه بهتر که انسان در راه خدا کشته شود.
* سفارش به برادران و خواهران دینی
و اما ای برادران و خواهران دینی به شما سفارشی می کنم به پیروی از ولایت فقیه و گوش دادن و عمل بی قید و شرط به فرمایشات ایشان و احترام به پدر و مادر که خیلی به گردن ما حق دارند، خواندن زیارت عاشورا، من خود هر صبح و شام زیارت عاشورا را می خواندم، نتیجه آن را در زندگی دیدم و از خدا بخواهید که به همه ما اشک چشم و دل مناجات عنایت کند، مخصوصا در مجالس روضه امام حسین(ع).
*صحبت شهید با پدر و مادر
اما پدر و مادر عزیزم من می دانم شما با چه زحمتی مرا بزرگ کردید من هر چه دارم بخاطر روزی حلالی است که شما سر سفره آوردید و تلاش کردم که شما را از خود راضی کنم اما نتوانستم و از شما می خواهم مرا حلال کنید و در نبود من صبر کنید و صبور باشید مانند امام حسین و حضرت زینب و به خود افتخار کنید که چنین فرزندی تقدیم انقلاب کردید من هم قول میدهم که اگر اختیار داشته باشم شما را شفاعت کنم و اگر خواستید در مراسم من گریه کنید برای جوان امام حسین(ع) و شهدای دشت کربلا گریه کنید و بعد از من، هوای همسر و فرزندم زهرا کوچولو را داشته باشید.
*سخن شهید با همکاران
ای همکاران و پاسداران سبز پوش به خود افتخار کنید که در این نهاد مقدس مشغول به خدمت و در صف رزمندگان و جهاد گران هستید و دعا کنید که همگی عاقبت به خیر شویم و از شما می خواهم که این حقیر را حلال کنید مخصوصا بچه های با مرام گروهان تخریب و ۲۰ روز از مرخصی های استحقاقی من را به خاطر کم کاریها و کارهای شخصی که در وقت اداری انجام داده ام کم کنید، اگر شهادت قسمتم شد مرا در گلستان شهدا دفن کنید.
*صحبت شهید با خواهران و برادران خود
خواهر و برادران خوبم شما هم مرا حلال کنید و سعی کنید در همه شرایط باعث سر بلندی پدر و مادر باشید و جای خالی مرا در خانه برای پدر و مادر پر کنید و در خانه با صدای بلند اذان بگویید و قرآن بخوانید و احترام به پدر و مادر را فراموش نکنید که بهشت زیر پای مادران است و در مراسم من آبرو داری کنید و هر کس در مراسم من شرکت کرد احترام کنید.
*سخنی با بچه های هیئت ال یس
و شما رفقا و بچه های محل و بچه های هیئت ال یاسین، قدر این جلسه ها را داشته باشید و سعی کنید در این جلسه ها شرکت کنید و شما را وصیت می کنم که در مورد دیگران قضاوت نکنید، ما همه در حال امتحان هستیم. امیدواریم که موفق باشید و این بنده حقیر را هم حلال کنید.
کد خبر 569805
تاریخ انتشار: ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۰:۵۶
- ۲ نظر
- چاپ
ای مردم این جانها از خودمان نیست، آن را خداوند تبارک و تعالی به ما داده و روزی هم از همه می گیرد. پس اگر این بدنها برای مرگ آفریده شده است که چه بهتر که انسان در راه خدا کشته شود.
منبع: دفاع پرس